کد مطلب:36579 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

عرفای اهل قبض و عرفای اهل بسط











عرفایی اهل قبض و عرفایی اهل بسط بودند، خداوند بر اهل قبض با چهره خوف آور تجلی كرده بود و بر اهل بسط با چهره ی گشاده و دلربا. مولوی اهل بسط بود. غزالی اهل قبض بود. و این نمونه ای است از رزاقیت الهی كه به هر كسی رزقی می دهد:

قل اللهم مالك الملك. توئی الملك من تشاء و تنزع الملك ممن تشاء و تعز من تشاء و تذل من تشاء. بیدك الخیر. انك علی كل شیی ء قدیر.

سعدی هم از سر بسط می گوید:


به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست


به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده شود كان دم از اوست


نه فلك راست مسلم نه ملك را حاصل
آنچه در سر سویدای بنی آدم از اوست


به حلاوت بخورم زهر كه شاهد ساقی است
به ارادت ببرم درد كه درمان هم از اوست[1].

[صفحه 105]


صفحه 105.








    1. غزلیات سعدی، با تصحیح حبیب یغمایی، بدایع شماره 248، ص 470.